حدودا ۱۰ سال قبل روند زندگی ایدهآل از نظر بسیاری از ما قرار گرفتن در یک وضعیت خطی و قابل پیشبینی بود. تحصیل، کار در یک موقعیت امن و ثابت، ازدواج، فرزنددار شدن و سایر اتفاقات مسیر زندگی معمولا برای همه ما به یک ترتیب انجام میگرفت.
سفر غیر خطی، نا منظم و ماجراجویانه
در جلسه دوم کافه بیستتاسی، موضوع زیستنِ پلتفرمی با میزبانی محمدنجفی مطرح شد. در ابتدای جلسه محمد نجفی تعریفی از زیستن پلتفرمی ارائه داد و مثالهایی از تجربههای زیسته شخصی خودش رو مطرح کرد. در ادامه دوستان حاضر در جلسه از داستان زندگی خودشون و نحوه مواجه با این سبک زندگی جدید صحبت کردند.
پیشرفت تکنولوژی، توسعه اینترنت و ایجاد شبکههای اجتماعی، پلتفرمهای مثل فیسبوک، توئیتر و … فرصتی را برای مشارکت و ارتباط با آدمها در اختیار ما قرار داد. درواقع این پلتفرمها بستری فراهم کرد تا با آدمها، بیزینسها و .. آشنا بشیم و در نتیجه تعامل بین افراد شکل گرفت. این ارتباطات چالشها و موقعیتهای جدیدی را در دنیای ما ایجاد کرد که پیش از آن ممکن نبود.
شبکهی ارتباطی ما به واسطه پلتفرمها گستردهتر شد و هریک از این ارتباطات بستر تغییر را در زندگی ما ایجاد کرد.
روابط نسبتا کمرنگی که در این پلتفرمها شکل گرفت، در گذر زمان در روند زندگی ما اثرگذار شد. این پلتفرمها تجربهای از رهایی برای خروج از شبکههای محدود ارتباطی فعلی ما را ایجاد کرد. روندی که محدودیتهای قبلی ارتباطی رو از پیش رو برداشت و ما رو با دنیای پر از تغییرات و عدم قطعیتها آشنا کرد.
در واقع این فضای پلتفرمی که ما در اون هستیم، نقاط مختلفی پیش روی ما قرار داد و به دلیل عدم قطعیت و تغییرات دائمی شرایط، محیط و شبکه پیرامونمون، پیشبینی اینکه ما چند هفته و چند ماه دیگه در کدوم یک از نقطهها هستیم سخت است! پس باید آمادهی هرگونه تغییری باشیم!
نقاط مختلفی پیش روی ما. مقصد بعدی شما کجاست؟
کدوم یکی از ما فکر میکردیم دورکاری، بدون مرز شدن دورهها و نشستها اینقدر سریع پذیرفته و ایجاد بشه! و خب سوال بعدی اینه که چقدر برای این تغییر و تغییراتی از این قبیل آماده هستیم؟
بعد از مثالهای متعدد محمدنجفی از تجربیاتش گفت و سایر دوستان حاضر در جلسه تجربههای شنیدنیِ جالبی رو از مسیر زندگیشان به اشتراک گذاشتند. مثلا خانم نرگس از تجربهی تعداد زیادی کار در طی زندگی ۴۲ سالهاش توضیح داد و اینکه این تجربیات مختلف چه تاثیری در مسیر زندگیاش داشته.
یا فاطمه حیدری داستان مهاجرتش رو مطرح کرد و به تاثیر روح مهاجر داشتن در پذیرش این تغییرات و حذف محدودیتهای ذهنی پرداخت.
مانا هم گفت: وقتی مهاجرت (جابهجایی) رو تجربه میکنی، یاد میگیری فرصت برات اولویت باشه.
در دنیای امروز که پر از ابهام و تغییره، لازمه تا پارادایمهامون رو تغییر بدیم و خودمون رو برای پذیرش فرصتهای پیشرو آماده کنیم. در ادامه به راه حلهای پیشنهادی میپردازم:
انعطاف پذیری
برنامهریزی موجی غلطان (قدم های کوچک در مسیر اهداف)
قدمهای کوچک برداشتن در مقابل منفعل بودن
شبکه های ارتباطی (دوستانِ دوستانِ دوستانتون رو جدی بگیرید)
شبکه های حمایتی
اگر مهارتهای لازم برای زیستن در این دنیا رو کسب کنیم، فرصتهای بیشتری پیشروی ما قرار میگیره و به واسطهی ویژگیها و تعاریف جدیدی از زندگی که برای خودمون ایجاد کردیم راحتتر فرصتهارو میپذیریم. اگر موضوع براتون جالب بود پیشنهاد میکنم پادکستهای کافه بیستتاسی رو که در تمام پادگیرها در دسنرس هست رو بشنوید.