مقدمه:
با توجه به این که جنس موضوعاتی چون ارتباطات به گونهای است که مناسبات فرهنگی و اجتماعی بر روی آن همواره سایه انداخته؛ امیدوارم تا با یاری و بازخورد شما دوستان گرامی با هم در مسیر یادگیری مهارتهای ارتباطی همراه شویم. در این سری از مطالب سعی بر این بوده که تا حد امکان از منابع علمی به روز دنیا و بومی داخل کشور که توسط اساتید این حوزه تدوین شدهاست، استفاده شود.
به طور کلی منابع و کتابهایی که در حوزهی ارتباطات نوشته شدهاند معمولاً به یکی از این دو وضعیت تمایل دارند: یا به حدی علمی و پیچیده هستند که خواندن آنها فقط برای یاد گرفتن و فراموش کردن طی یک ترم درسی دانشگاهی مفید است و یا به حدی ساده و ابتدایی و نصیحتگونه هستند که محتوای آنها هیچ احساس و انگیزهای برای عملی کردنشان در خواننده ایجاد نمیکند، اما تلاش شده است منابع استفاده شده در این سلسله یادداشتها جزء تقسیمبندی فوق نباشد.
در پایان این یادداشت نیز برخی از منابع و مراجع استفاده و استناد شده در تدوین سری مهارتهای ارتباطی جهت مطالعه و اطلاع بیشتر ارائه خواهد شد؛ امیدوارم این یادداشت مقدمه و نقطهی شروعی برای سلسله مباحث مهارتهای ارتباطی باشد.
با توجه به گستردگی این موضوع، تمرکز ما از جهت محتوایی بیشتر از جزئیات، دستهبندیهای تئوری و تفصیل مطالب، بر روی فضای کلی، مفاهیم، اصول و کاربردی بودن مطالب خواهد بود؛ با این هدف که خوراک ذهنی برای فکر کردن باشد و بتوانیم مصداقها و مثالهای آن را در زندگی خود یافته و به کار بندیم؛ بنابراین سعی شده نوشتهها تا حد امکان ساده، دور از پیچیدگی و تکلف و در عین حال عمیق باشد.
اصل موضوع:
ارتباطات قدمتی به اندازهی تاریخ بشر دارد و در حال حاضر نیز به شکلهای مختلف، در علومی مختلف، در دورههای آموزشی و کلاسهای متنوع و در کتابهای متفاوتی گفته و نوشته شده و ما هم میشنویم و میخوانیم و این گوناگونی حکایت از پیچیدگی این موضوع دارد؛ به قدری پیچیده که هر چه از عمر آن میگذرد و خصوصاً در سالهای اخیر نه تنها از اهمیت آن کاسته نشده، بلکه رونق بیشتری گرفتهاند، اما به نظر میرسد در حوزهی آموزش مهارتهای ارتباطی همچون بسیاری دیگر از حوزههای علوم رفتاری و اجتماعی به عادت و رفتار تبدیل نشده و در وجود ما نهادینه نشده است، که در مطالب بعدی به دلایل آن اشاره خواهیم داشت.
کاهش متوسط زمان گفتگو در خانوادههای ایرانی به کمتر از 15 دقیقه در طول روز، نشان از کم رنگ شدن این مهارت مهم و ضروری در جامعهی ما دارد.
همانطور که گفته شد مهارتهای ارتباطی در دورههای مختلف مورد توجه قرار گرفتهاست، برخی از این دورهها عبارتند از:
تعریف ارتباطات و مهارتهای ارتباطی:
در تعریف مهارتهای ارتباطی در سایت mindtools.com اشاره شده است که “این مهارت سعی دارد پیامی را به صورت شفاف و غیر مبهم به مخاطب انتقال دهد.”
ولی آنچه در عمل رخ میدهد این است که در برخی موارد نه تنها خواستهها و پیامهای خود را به صورت شفاف بیان نمیکنیم، بلکه انتظار داریم طرف مقابل خودش خواستهی ما را کشف کند و جالب این است که این مسئله مختص دورهي سني خاصي نیست:
و
در مورد افراد بالغ و سالم، به نظر میرسد استفاده از عباراتی مثل “خودش باید میفهمید” یا “خودش باید شعورش میرسید” راهکارهایی نیست که بتوان با آنها ارتباط موثری را با فردی در بلندمدت برقرار کرد.
البته لازم به ذکر است که در برخی گفتگوهای سخت و دشوار مانند گفتگوهای سیاسی یا گفتگوهایی که نهادههای سنگین در میان است، بسته به اقتضاء و شرایط، ممکن است بیانِ تا حدی غیرمستقیم به بیان صریح ترجیح داده شود که در مطالب آتی به آنها خواهیم پرداخت.
چالش اصلی که دنیس ریورز نویسندهی کتاب هفت چالش ارتباط در کتاب خود بیان کرده، توصیههای بیشماری است که در حوزهی ارتباطات مطرح شده و به نظر او گستردگی این توصیهها به حدی است که بعید است کسی بتواند همهی این توصیهها را دنبال کند.
با تمام این اوصاف آنچه مسلم میباشد، مهارتهای ارتباطی بر روی بهبود کیفیت زندگی انسانها نقش انکارناپذیری دارد.
با جستجویی که در منابع فارسی در گوگل داشتیم، دریافتیم که بر خلاف منابع به زبان انگلیسی مهارتهای ارتباطی و خصوصاً مهارت گفتگو در بسیاری موارد مغفول مانده و تنها به روابط عاطفی و روابط با همسر محدود شده است، در حالیکه در ارتباط والدین با فرزندان، مربیان و معلمان و اساتید با دانشآموزان و دانشجویان، مهارتهای ارتباطی در محیط کار و تعامل با مدیر یا همکاران نمیتوان لزوم و اهمیت کسب این مهارت را نادیده گرفت.
انواع ارتباطات:
برای یکسانسازی جهت و قالب فکریمان به مبحث ارتباطات، تقسیمبندی زیر صورت گرفته است تا به مصداقها و مثالهای همخانواده فکر کنیم:
تقسیمبندی از منظر ارتباط با مخاطب:
تقسیمبندی از منظر نوع انتقال پیام:
تمرکز بیشتر سری مهارتهای ارتباطی، ارتباط کلامی و دوطرفه خواهد بود و سعی میکنیم تا جایی که مقدور است از مهارتهای متقاعدسازی، بازیهای کلامی و نشانههای جانبی که دارای پیشفرض، عدم شفافیت و قضاوت بر اساس اطلاعات ناکافی و ناقص هستند، اجتناب کنیم.
هدف از یادگیری مهارتهای ارتباطی:
توسعه و یادگیری این مهارت به هیچ وجه قرار نیست تضمینی باشد تا همیشه گفتگوهایمان را موفق و مثبت و خوب تمام کنیم، در بسیاری از این گفتگوها ما ناچار به انتخاب در شرایط بین بد و بدتر هستیم و متاسفانه کم نیستند مواردی که به دلیل عدم تسلط ما در مهارتهای ارتباطی از یک مساله قابل حل به یک مساله دشوارتر و بغرنج و حتی غیرقابل حل تبدیل میشوند.
شاید مثال رانندگی بهترین مثال در این زمینه باشد؛ هیچ آموزشگاه رانندگی نمیتواند به ما اطمینان مبنی بر این موضوع دهد که ما هرگز تصادف نمیکنیم؛ مسلماً رانندگی خوب فرد به تنهایی متضمن عدم تصادف نیست و تنها دستاورد این مهارت حداقل کردن سهم خود در تصادف است.
همچنین امیدواریم در ادامه با دقت نظر و تسلط بر ابزارها کمی مسیر حل شدن گفتگو را هموار و تسهیل کنیم.
از دیگر اهداف یادگیری این مهارت، دعوت به ارتباطی پایدار، آگاهانه و اثربخش و قابل کنترل بوده تا روابطی عمیق را در بلندمدت ایجاد نموده و با کمترین انرژی و تنش، حداکثر خروجی را ایجاد نماید.
در مطلب بعدی به چالشها و اشتباهات رایج در آموزش مهارتهای ارتباطی (به خصوص در دورهها و کلاسها)، مدل ذهنی مناسب جهت یادگیری مهارتهای ارتباطی و همچنین دلایل و موانعی که باعث میشود آموزشهای این حوزه به یادگیری، مهارت و رفتار تبدیل نشود، خواهیم پرداخت.
معرفی برخی از منابع و مراجع مورد استفاده با موضوع مهارتهای ارتباطی:
این منابع در ادامه تکمیل خواهد شد.
3 دیدگاه ها
مایلم دو کتاب معرفی کنم که روی مهارت های ارتباطی تاثیر دارند:
کتاب روش برخورد با افراد دشوار معرفی کتاب : http://kafebook.ir/روش-برخورد-با-افراد-دشوار/
تئوری انتخاب معرفی کتاب: http://kafebook.ir/کتاب-تئوری-انتخاب/
بسیار عالی، سپاسگزاریم
سلام مقاله خوبی بود و مرسی که منبع را ذکر کردید. در رابطه با داشتن یک ارتباط خوب توی یک سایت من یه مقاله خوندم که جذاب بود و آدرسش را میگذارم براتون.
http://dostankhob.com/chegone-yek-ertebat-moaser-eijad-konim