کوله پشتی95 میثم حافظ پرست؛ همتیمزیست بیست تا سی
***
سال نود و چهار شاید سختترین و البته پرمحصولترین سال زندگی من بود.
شاید منصفانه نباشد که تمام امتیاز 10 سال تلاش مداوم را به یک سال نسبت داد، اما فصل محصول، خود فصل مهمی از زندگی است.
با این وجود اگر قرار باشد یک چیز را در کولهپشتی سال نود و چهار بگذارم، کلمه من درآوردی «تیمزیستی» است. این کلمه ترکیب همتیمیبودن و همزیستیداشتن است. همزیستی بیشتر تداعی کننده یک تصویر بیولوژیک است و همتیمی بیشتر تداعی کننده یک تفریح ورزشی که هیچ کدام گویای حق مطلب نیست.
«تیمزیستی» اما اشاره به حقیقت این موضوع دارد که موفقیت گاهی در الزام هم تیمی بودن است و نبودن آن به معنی مرگ است، و نه شکست!
در چنین شرایطی، داشتن هم تیمیهایی که درک واضحی از همزیستی لازم داشته باشند، حیاتی است.
قانون حلقه، در تشکیل تیم و کارآفرینی میگوید: قدرت یک زنجیر به اندازه مقاومت ضعیفترین حلقه آن است. پس اگر قصد خطر بزرگی در زندگی دارید یا زندگی شما را در خطر بزرگی قرار میدهد، یا قصد راهاندازی کار بزرگی را دارید، داشتن دوست یا شریک یا حریفی که درک واضحی از تیمزیستی داشته باشد، برگ برندهی شما در تمام روزهای سخت خواهد بود و تا رسیدن به مقصد بیمهی زندگی شما و کار شما خواهد بود.
ای دل مرو سوی خطر گر میروی لرزان مباش
از رهزنان غافل مشو از دشمنان ترسان مباش
چون با کسی همره شدی از نیمه ره برنگرد
چون ازپی مردان روی دیگر ز نامردان مباش
دشمن اگر جانب دهد با او دم یاری مزن
در دوستی گر جان دهی از دوست روی گردان مباش …
همدست ما گر شوی پای کسی دیگر نگیر
با دوست چون پیمان کنی با غیر هم پیمان مباش
قانون به کیش عاشقان در فکر خود بودن خطاست
یا از سر و جان درگذر یا عاشق جانان مباش