تمام هدف ما در این یک جمله خلاصه میشه که از فرصتها استفاده کنید. مخصوصاً در بیست تا سی سالگیتان. نه تنها این بازهی زمانی هرگز تکرار نمیشه بلکه شالودهی آیندهی هرفردی را پایهریزی میکنه. قطعاً کسانی که نشستهای «بیست تا سی» رو همراهی کردند، دیدند که فعالیتهای مهمانهای برنامه (فرزین فردیس، رحیم فرضیپور، شهین الوانی، شاهین طبری و امیر مهرانی) نقطه عطفی در این دههی سوم زندگی داشته. در ادامه نمونههایی از این نقاط عطف برای اشخاص مختلف رو میتونید بخونید.
مارتا استوارت (Martha stewart)
او حدوداً در سن ۳۲ سالگی استارت (شروع) کار بزرگ خودش رو زد. شرکت اون یعنی Martha Stewart Living Omnimedia Inc. (MSO) همان طور که از اسم آن پیداست یه مدیای همه فن حریفه. مارتا از اون ۵ سالی که دلال سهام بود، به عنوان دوران خوب یادگیری خودش یاد میکنه و میگه این باعث شد احساس کنم هرگز چیزی از بقیه کم ندارم. درواقع این کار به من اعتماد به نفس داد.
کارک کوبان (Mark Cuban)
از همه شغلهای مارک که بگذریم ایشون صاحب باشگاه دالاس ماوریکسه که طرفدارای NBA قطعاً میدونن که ۲۰۱۱ این تیم بود که قهرمانی رو جشن گرفت. چون انگار کلاً ایشون یکم شخصیت بیپروایی داره که پیشنهاد میکنم خودتون اینجا بخونید. کوبان بیان میکنه که در سن ۲۵ سالگی درسهایی گرفتم که زندگی من رو عوض کرد. در واقع این مرد ۵۶ ساله، ۲۵ سالگی، یعنی وقتی که همسن من (نگارندهی مطلب) بوده رو به عنوان مهمترین سن برای دستیابی به موفقیتهاش عنوان میکنه.
آریانا هافینکتون (Arianna Huffington)
گفته میشه دو راه وجود داره تا یه خانم، دکتر شه، خودش دکتر بشه یا همسرش دکتر باشه؛ در هر صورت بهش میگن خانم دکتر*. ایشان هم تا حدی از روش دومی استفاده کرده. پیدا کردن یه رابطه خوب تو این سن میتونه واقعاً مهم باشه. بیش از این وارد زندگی شخصی ایشون نمیشیم. آریانا اولین کتاب خودش رو “The Female Woman” در سن ۲۳ سالگی منتشر کرده و در حال حاضر نیز از قلم به دستهای مشهوره. درواقع روابط بخش مهمی از زندگی ما رو تشکیل میدند، این روابط میتونه کاری یا تحصیلی باشه یا حتی شخصی باشه، اما نکته مهم اینه که روابط خوبی داشته باشیم. آدمهایی که در راستای هدف ما قدم برمیدارند، بخواهیم یا نخواهیم به ما در رسیدن به اون هدف کمک میکنند.
لوید بلانکفین (Lloyd Blankfein)
تو فیلمهای غربی وکیلها آدمهای خاصی هستند (اشتباه برداشت نشه، نه که بگم آدمهای پلیدیاند) و پرستیژ بالایی دارند. مثال این موضوع فیلم و سریال The firm در سالهای ۱۹۹۳ و ۲۰۱۲ و البته رمانی به همین نامه. البته من شخصاً یاد سریال Breaking Bad و شعار Better Call Saul میافتم. از حاشیه که بگذریم، لوید ریاست سازمان اعتباری و سرمایهگذاری Goldman Sachs را بر عهده داره. فرد مذکور یعنی بلانکفین در سن ۲۴ سالگی در رشته مذکور یعنی حقوق از هاروارد فارغالتحصیل شده. به نظرم ایشون حجت رو تموم کرد. بریم سراغ نفر بعدی.
رالف لورین (Ralph Lauren)
پر حرفی کردیم مجبوریم اینجارو سریعتر بگیم و بگذریم. برند Poloمتعلق به ایشونه و در سن ۲۶ سالگی با طراحی کروات کار خودش رو شروع کرده.
جی. کی. رولینگ (J.K. Rowling)
مگه میشه کسی هری پاتر و نویسنده اون رو نشناسه. گرچه نوشتن هری پاتر چند سالی وقت گرفت اما رولینگ در ۲۵ سالگی کار رو شروع کرد.
ماریسا مایر (Marissa Mayer)
اون موقعی که ما هنوز درگیر بودیم بگیم گوگل یا گگل ایشون اونجا کار میکرده. به گفتهی خودش میز مصاحبه یه میز پینگپنگ بود. خلاصه زمانی که گوگل هنوز بچه بود ایشون در سن ۲۴ سالگی ریسک کرد و رفت تو گوگل و کاری رو که دوست داشت با علاقه انجام داد. سمت ایشون در حال حاضر: مدیر عامل یاهو (CEO at Yahoo)
وارن بافت (Warren Buffett)
وی لقب بزرگترین سرمایهگذار قرن ۲۰ رو یدک میکشه. ایشون در سن ۲۰ سالگی ۹۸۰۰ دلار (که با احتساب نرخ تورم ۹۶۰۰۰ دلار الآن) پول داشت .چیزی که جالبه روحیه کاریه این آدمه. این آدم به Benjamin Graham که استادش بوده در دانشگاه پیشنهاد میکنه که حتی برای اون مجانی کار کنه، گرچه گراهام با این پیشنهاد موافقت نمیکنه. این جمله مجانی کار کردن منو یاد رابرت کیوساکی میندازه و کتاب «پدر دارا، پدر ندار».
اورسلا برنز (Ursula Burns)
در ۲۲ سالگی کارآموزی خودش رو در زیراکس شروع کرد و در حوالی ۵۰ سالگی مدیرعامل این شرکت شد. اورسلا میگه وقتی به زیراکس اومدم تصمیم گرفتم که فقط کار کنم. برنز اولین زن آفریقایی-آمریکاییه که چنین سمتی رو در بین ۵۰۰ شرکت موفق داره.
تو این لیست میشه Mark Zuckerberg، Roman Abramovich و Howard Schultz با برند معروف Starbucks و خیلیهای دیگه رو اضافه کرد. اینجا اصلاً هدف این نبود که بگیم این کارو انجام بدید یا انجام ندید. فقط خواستیم بگیم یه کاری انجام بدید. خیلی از این آدمها در ظاهر شاید اصلاً کار خاصی نکردند اما یه تصمیم مهم گرفتن، به یه شرکت خوب رفتن و با علاقه کار کردند و یادگرفتند. حتی رفتن به یه شهر دیگه برای کار میتونه یه تصمیم خوب باشه. سعی کنیم جوری باشیم که وقتی شمعهای ۳۰ سالگی رو فوت میکنیم حسرت ۱۰ سال قبلش رو نخوریم.
ای که وقتت میرسد کاری بکن…
***
* البته دکتر شهین اعوانی مهمان سوم نشست «بیست تا سی» عنوان کردند که بین خانمْ دکتر و خانمِ دکتر فرق هست و من تصمیم گرفتم خانمْ دکتر باشم و نه خانمِ دکتر