همه ما در تمام مراحل زندگیمان مرتکب اشتباهات کوچک و بزرگی میشویم که تاثیرات مهم و عمیقی بر موفقیت و شادی آینده و حال ما دارند. نیمه پر لیوان اشتباه، به ویژه در دهه بیست سالگی، درس گرفتن و تجربهاندوزی است.
اما آیا همه اشتباهات ارزش تجربه شدن دارند؟ آیا همه آنها جبران پذیرند؟
آیا همه ما ناچاریم خودمان همه تجارب را کسب کنیم و بیست تا سی سالگیمان را در آزمون خطای اشتباهاتمان بگذرانیم یا میتوانیم به سادگی از بسیاری از اشتباهاتی که ممکن است در “دهه تعریف کننده “بزرگسالیمان انجام دهیم جلوگیری کنیم؟
بهترین قسمت دهه بیست سالگی شما این است که بعد از اشتباهات اجتناب ناپذیری که در راه درک دنیا انجام میدهید میتوانید به سرعت خودتان را پیدا کنید و بهبود ببخشید.میگویند تصمیمات ضعیفی هستند که اثرات پایدار دارند، مثل پس انداز نکردن، که به سادگی اجتناب پذیر هم هستند. در این مقاله با توجه به نصایح کارآفرینان و نویسندگان، تعدادی از پرتکرارترین این اشتباهات جمع آوری شده است.
اینها بدترین اشتباهاتی هستند که بیست و چند سالهها در مسیر ساخت زندگی کاری و شخصیشان میتوانند عاقلانه از آن دوری کنند.
داشتن هوش بالا، استعداد ذاتی و مدرک از دانشگاههای خوب بسیار عالیست اما تضمینکننده داشتن یک شغل خوب نیستند و تا زمانیکه با تلاش زیاد همراه نشوند هیچ معنایی ندارند و من آن زمان را به خاطر شب کاریها و کار در تعطیلات به یاد میآورم.
مشقت، زحمت، سعی و کوشش و پشتکار و صرف تلاش و انرژی زیاد در این نقطه شغل من را تشکیل میدادند. من یاد گرفتم میانبرهای کمی در مسیر موفقیت شغلی وجود دارد. موفقیت هرگز به یکباره اتفاق نمیافتد.
با افزایش سنتان، به سرعت میآموزید که قادر به انجام بسیاری از فعالیتهایی که در دوران دانشگاه انجام میدادید، نیستید. هرچه بیشتر از سالهای مدرسه و دانشگاه فاصله میگیرید، عادات ناسالم غذایی خطرناکتر و غیرقابل قبولتر میشوند.
میشل وستون، استاد ارتباطات میگوید بیست و چندسالهها باید به سلامت ذهنیشان هم توجه کنند زیرا بسیاری از مشکلات روانی بالقوه معمولا در بیست و چندسالگی اتفاق میافتند.
نتایج یک تحقیق جدید نشان داده است که در از بین ۱۰۰۳ نفر که بین ۱۸ تا ۲۹ سال بودند ۶۹% آنها هیچ ذخیره بازنشستگی نداشتند.
بازنشستگی شما ممکن است خیلی دور به نظر برسد اما اگر هرچه زودتر پس انداز کردن را شروع نکنید زیان بزرگی به خودتان میزنید.
ادیتیا راتنام که یک کارآفرین است میگوید لازم نیست در ابتدا با سرمایهگذاری زیاد آغاز کنید اما لازم است که از فرصت استفاده کرده و آغاز کنید.
پرستیژ و پول زیاد مطمئنا میتواند شما را خوشحالتر میکند اما چیزهای خیلی زیاد دیگری هم برای موفقیت لازم است.
در آینده سالها افسوس خواهید خورد، اگر به جای علایقتان پول را دنبال کنید.
خاتمه دادن به یک رابطه جدی، اخراج شدن از کار و بهم ریختن اوضاع کسب و کارتان؛ همه میتوانند ویرانگر به نظر برسند وقتی برای اولین بار برایتان اتفاق میافتند. به جای تسلیم شدن و نشانه گرفتن هدف کوچکتر از شکست به عنوان فرصتی برای یادگیری و بهبود خودتان استفاده کنید.
وقتی شما شغلتان را شروع میکنید و مطمئن نیستید که در کدام مسیر حرکت کنید، در این که به دیگران اجازه دهید مسیرتان را انتخاب کنند بسیار آسیبپذیر خواهید بود. به همین دلیل است که سرمایه گذار “شارک تانک” به همه کارآفرینانی که با آنها کار میکند میگوید که هرگز اجازه ندهند نظر دیگران سطوح شخصی زندگیشان را تحت تاثیر قرار دهد.
لازم نیست وقتی ۳۰ساله شدید متاهل، صاحب خانه و با ده سال سابقه کار باشید. صبور باشید و به حال تمرکز کنید. مریستینا روث میگوید وقتی جوانتر بود احساس میکرد مجبور است در زودترین زمان ممکن به همه اهدافش برسد. این یک طرز فکر اضطرابآور و باعث عدم کارایی بود.
او می گوید: ” در دهه بیست سالگیام مفهوم پاداش به تاخیر افتاده را فهمیدم و اینکه شما نیاز دارید به نقاط مهم تصمیمگیری در درخت زندگی توجه کنید، که زندگی شما را از یک مسیر به دیگری تغییر خواهند داد.
وقتی شغلتان را آغاز میکنید، میتواند به نظر طبیعی آید که شرایط دوستانهای با رئیستان، مشتریان و همه همکارانتان داشته باشید. زمانی که متوجه شدید بعضی از آن ها به شادگی از شما خوششان نمیآید به جای احساس حقارت و خردشدگی آن را بپذیرید و به کارتان ادامه دهید.
چویی میگوید” ناچارا همیشه یک نفر هست که از شما خوشش نمیآید. آرزو میکردم خیلی زودتر این را درک میکردم و دست از آنهمه نگرانی برای این موضوع برمیداشتم.
ساترلند کاتر میگوید: ” فکر میکنید دوستان دانشگاهتان بهترین دوستان زندگیتان هستند؟ ممکن است تعدادی از آن ها تا ۴۰سالگی با شما باشند اما بیشتر آنها در آن زمان مشغول زندگی خودشان خواهند بود. وقتی همه دوستانتان در یک شهر زندگی نکنند، متوجه خواهید شد که کدامیک از آنها بیش از همه برایتان مهم است و ارزش حفظ کردن ارتباط را دارد.
سفر کردن و زندگی کردن در جای جدید باعث غنی سازی فرهنگی میشود و دهه بیست سالگیتان بهترین زمان برای انجام دادن هردوی این کارهاست. اما فکر نکنید که نقل مکان به آنطرف آب به این معناست که ناگهان معنا و مسیر زندگیتان را پیدا میکنید.
ارتباط برقرار کردن با همکاران و سایر افرادی که در صنعت شما فعال هستند مهم است اما اگر شما در یک دنیای خاص محبوس بمانید ممکن است دچار کوتهبینی شوید. تلاش کنید تا شاخههای بیرونی ایجاد کنید.
جان لوی بنیانگذار “The influencers” میگوید: ” افرادی که اطراف شما را احاطه کردهاند تاثیر مستقیم بر موفقیت یا شکست شما دارند. آنها بر همه چیز از میزان ورزشی که میکنید و لباسی که میپوشید تا مقدار پولی که درمیآورید و ارزشهایی که مهم میپندارید، تاثیر میگذارند.
بنابراین اگر میخواهید زندگی سرشار از شادی و موفقیت داشته باشید باید استاد برقرار کردن ارتباط با افراد خوبی که به آنها احترام میگذارید باشید و اجازه دهید روابطی که اثر منفی دارند پایان یابند.”
نویسنده و سرمایه گذار “جیمز آلچر” معتقد است بسیاری از بیست و چند سالهها خودشان را در مطلقها گرفتار میکنند. برای مثال بعضی از آنها فکر میکنند بین شغلی که به خودشان نفع میرساند و شغلی که به دیگران نفع میرساند هیچ انتخابی ندارند، بدون اینکه درک کنند تمرکز بر “نفع شخصی” در تضاد با انجام کاری خوب برای دنیا نیست.
بعضی از افراد تصمیم میگیرند بیشتر دهه بیست سالگی خود را مجرد و بدون وابستگی به شخص دیگری بگذرانند. بقیه در جستجوی فرد مناسب برای ازدواج هستند.
گروه دوم ممکن است درگیر فانتزی پیدا کردن یکباره کسی و شکل گیری رابطه بینقص بشوند. اما در زندگی واقعی روابط پرمعنا و طولانی مدت نیازمند تلاش و فداکاری هستند.
میتش جین میگوید: شما باید به طور مداوم فداکاری کنید، خودتان را سازگار کنید، کاستیها را بپذیرید و خودتان را توضیح دهید. اما واقعیت این است که همین مسائل کل قضیه را جالب میکند.
چویی میگوید: “پیش بینی اینکه کارت به کجا ختم میشود و چه کاری انجام خواهی داد، سخت است.” بنابراین دست از دیوانه کردن خودتان با برنامههای پنج ساله بردارید و بر اهداف آنی و حال حاضرتان متمرکز شوید.
در حین اینکه راه خودتان را در جهان پیدا میکنید و تعیین میکنید به عنوان یک بزرگسال در دنیا چه کسی هستید و شغلتان را آغاز میکنید، ممکن است اینطور به نظر برسد که دوستان و همکارانتان موفقتر و مطمئنتر هستند.
اما بدون درنظر گرفتن درآمد، شغل و وضعیت زندگی، هر بیست و چند سالهای هنوز در حال کشف مسیر زندگی است و این پروسه برای بقیه عمر ادامه دارد.
این متن برگرفته از سایت uk.businessinsider.com با همکاری نغمه شیخحسنی تنظیم شده است.
1 دیدگاه
سلام
بسیار مطلب مفیدی بود. من هم خودم استفاده کردم و هم بدای دوستم خوندم. به هر دومون قوت قلب و انرژی داد