روز شنبه ۲۵ شهریور سمینار از شکست تا پیروزی با مربیگری عطاءاله فراهانی برگزار شد، زهره محمودی یکی از همراهان بیستتاسی که در برنامه حضور داشت گزارشی از این برنامه تهیه کرده که در ادامه با هم میخونیم:
این رویدار یک برنامه سهساعته و البته کمی بیشتر بود که در اون درباره معنا و مفهوم شکست و نقشش در زندگی صحبت کردیم.
در ابتدای برنامه هرکسی گفت که به نظر خودش چرا شکست میخوره. هرکدوم ما دلیلی برای این موضوع در خودمون میبینیم. مثلاً نداشتن آگاهی، نبود انگیزه، سهلانگاری، پشتکار نداشتن و … که هرکدوم اینها مهم هستند و باید بدونیم چطوری باهاش کنار بیایم.
بعد از این نظرسنجی مربی برامون تعریف کرد که شکست چی هست. درواقع سعیمون این بود که بگیم به نظر ما شکست چیه؟ به عبارتی شما در چه شرایطی خودتون رو شکست خورده میدونید؟ (شما هم اگر دوست دارید به این سوال برای خودتون جواب بدید.)
جمع بندی صحبتهای مربی این بود که ما وقتی احساس شکست میکنیم که برداشت ما از واقعیت رخ داده مطابق با خواستهای که از خودمون داشتیم نیست. مثلاً اگر من بخوام که درآمد ماهیانه ۸ میلیون تومان داشته باشم و الان درآمدم ۲ میلیون تومان باشه، ممکنه با تلاش بتونم درآمدم رو به ۳ میلیون برسونم و بعد از اون راهی برای افزایش درآمد پیدا نکنم. در این حالت چون هنوز به اون خواسته ۸ میلیونی نرسیدم خودم رو شکست خورده میدونم در حالیکه موفق شدم حقوقم رو ۵۰% اضافه بکنم و این خودش کار ارزشمندیه اما من هنوز به خواستهام نرسیدم.
اما موضوع جالب و متفاوتی که در این کارگاه درباره آن صحبت کردیم این بود که شکست ممکنه در مراحل مختلفی از یک کار برای ما بوجود بیاد که ما اونها را به سه دسته تقسیم کردیم:
در هریک از این مرحلهها چندین دلیل وجود داره که میتونه به شکست در اون مرحله منجر بشه. مثلاً نداشتن نقشه راه یکی از دلایلی هستش که باعث شکست پیش از شروع میشه. اما نداشتن نظم باعث شکست در حین انجام کاره، در حالیکه مقایسههای بیخودی پس از انجام کارها باعث احساس شکست ما پس از پایان کار میشه.
در این کلاس یک موضوع مهم دیگه درباره شکست یاد گرفتیم و اون ریشه روانی شکست بود. ما غالباً توافق داریم که شکست در زندگی اجتناب ناپذیره و شکستهای ما هستند که باعث رشد و بهبود نگرش ما به جهان اطرافمون میشه.
اما موضوع اینه که بعضی از ما در زندگیمون دچار وابستگی اعتیادگونه به شکست میشیم و ناخودآگاه از اینکه قیافه شکست خورده به خودمون بگیریم و بواسطه اون از دیگران توجه و محبت دریافت کنیم لذت میبریم. به این وضعیت اصطلاحاً قرار گرفتن در تله شکست گفته میشه و میزان تمایل به اون در افراد مختلف متفاوته.
در کلاس برای سنجش میزان تمایل هرکسی یک پرسشنامه شکست پر کردیم و هرکدوم نمره خودمون رو محاسبه کردیم. پر کردن این پرسشنامه و اطلاع از این تمایل درونی یکی دیگه از نکات ارزشمند این کارگاه بود.
در آخرین قسمت کلاس ما مفصلاً درباره اینکه بعد از شکست باید چه کار بکنیم صحبت کردیم. مربی کلاس ۴ مرحله رو برای دوستان توضیح داد و درباره اونها جزییات و نکاتی رو مطرح کردند. در این قسمت هم مثل قسمتهای دیگه کلاس سوال و جواب دوستان حاضر در کلاس موضوع رو خیلی بیشتر روشن و باز کرد.
در نهایت مربی کارگاه رو با توضیحاتی درباره مهارت هدفگذاری و صحبت درباره اینکه اهدافمون رو باید براساس خواستهها و نیاز واقعیمون انتخاب بکنیم به پایان رسوند.
کارگاه امروز به نظرم فرصت خوبی بود برای اینکه مروری به شکستها و به تبع اون مسیر پیروزیمون داشته باشیم. اینکه بشنویم که همه آدمها شکست میخورن و یه جایی لازمه که دوباره بلند بشن و مسیرشون رو ادامه بدن و از شکستشون درس بگیرن خیلی یادآوری مناسبیه.
و حرف آخر اینکه باید یادمون باشه که زندگی به معنی زنده موندن و تلاش برای بقا با کیفیتتر در همه بخشهاش نیاز به مهارت داره و شکستهای ما به شرطی که خوب بررسیشون کنیم و بتونیم درست هضمشون کنیم بهترین چیزهایی هستن که به ما مهارتهای لازم رو میدن.
2 دیدگاه ها
این کارگاهو دوباره تکرار نمیکنید؟
موضوعش و مباحث مطرح شده جالبه
سلام
انشالله اگه بتونیم دوباره برگزار میکنیم